آموزش مداحی - جلسه مذهبی فرهنگی انصار الرضا (ع) مشهد مقدس

اشعار مداحی- آموزش مداحی و مباحث فرهنگی سیاسی و اجتماعی

آموزش مداحی - جلسه مذهبی فرهنگی انصار الرضا (ع) مشهد مقدس

اشعار مداحی- آموزش مداحی و مباحث فرهنگی سیاسی و اجتماعی

فقط حیدر امیرالمومنین است برگرفته از وبلاگ شیب الخضیب

دلم تا از مسیر عشق رد شد

به اشعارم نظر بی حصر و حد شد

کسی که گفت ذکر یا علی را

امین قل هو الله احد شد

که مولا عشق رب العالمین است

فقط حیدر امیر المومنین است

اگر از عشق او بیگانه باشم

ضرر کردم پی میخانه باشم

اگر عشاق را دیوانه خوانند

همان بهتر که من دیوانه باشم

مساوی نام مولا با یمین است

فقط حیدر امیر المومنین است

علی در مکتبش صد یاس دارد

طلا ، یاقوت ، دُر ، الماس دارد

مگو سقای لب تشنه محال است

ابالفضل از علی میراث دارد

علی ذکر یل ام البنین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

کتاب مرتضی صدها ورق داشت

فلق از عشق او رنگ شفق داشت

همین روح القدس که هست مشهور

به ذکر یا علی روح و رمق داشت

نگارم زینت عرش برین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

اگر خواهی که یابی احترامی

میان مردمان باشی گرامی

بیا و بر در این خانه بنشین

غلامی کن غلامی کن غلامی

بدان ارباب ما شاه زمین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

می افتد قیمت یاقوت و گوهر

می افتد هیبت طوفان و تندر

می افتد کاخ هر شاه ستمگر

نمی افتد تلاطم های حیدر

چرا ؟ چون عشق مولا آتشین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

الا که مست عین و شین و قافی

اگر قبر شهیدان را شکافی

از آنان هم بپرسی رمز ایمان

فقط گویند یک جمله ست کافی

تمام اعتقاد ما همین است

فقط حیدر امیر المومنین است

منم ریزه خور دربار زینب

سلامم بر همه انصار زینب

نمی خواهم پزشک و قرص و دارو

خوشم چون که شدم بیمار زینب

تمام حرف این علامه این است

فقط حیدر امیر المومنین است

اشعار ولادت مولا علی (ع) برگرفته از وبلاگ حسن فطرس

قطعه و مفرد


کعبه ام
کعبه ام من حرم ایزد منان به کفم
من از این منسب والا همه دم در شعفم
کعبه ام، لیک خودم عاشق شهر نجفم
چون علی گوهر من بود من او را صدفم
حاجیان کوی من و من که به کوی علی ام
سرخوشم چون که خودم حاجی روی علی ام

مروارید
مژده بر دلدادگان خانه‌ی حق می‌رسد
بین که مروارید کعبه از صدف آمد برون

 

رباعی و دوبیتی


مجوز
از پرده چو روی دلبرم ظاهر شد
معشوق به پیشِ چشمِ دل نادر شد
ای دل تو بدان مجوزِ عشق و جنون
با عشق محمّد و علی صادر شد

ردّ
دل عاشق عشقِ بی‌عدد خواهد شد
آن عشق علی و تا ابد خواهد شد
در روز قیامت که شکافد دل‌ها
در دل که علی نبود ردّ خواهد شد

عقده‌دار
ای عاشق خسته دان که مرهم آمد
بر سینه‌ی عقده‌دار تو دم آمد
آن یار که در قرب خدا جایش بود
با هیبت آدمی به عالم آمد

نام علی(ع)
در عرش و سماء نام علی(ع) تک شده است
در حلقه ی عاشقان چکامک شده است
دیده شب معراج دو چشمان نبی
بر بال فرشتگان علی(ع) حک شده است

شوق ولایت
دل من حرف خود را با علی(ع)  گفت
دوباره جان گرفتش تا علی(ع)  گفت
گمانم امشب از شوقِ ولایت
خداوند جلی هم یا علی(ع)  گفت

بوتراب
امشب که سری خراب دارم
در سینه طلای ناب دارم
مستانه غزل خوان شده ام من
دل در ید بوتراب دارم

ولی الله
من وارث آیین نبی الله ام
من شیر خدایم و وصلی الله ام
در بدر و حنین دیده ای رزمِ مرا
من حیدرم و علی ولی الله ام

حکایت
حکایت تاب زلفان علی است
جهان مدهوش مژگان علی است
تو می دانی که عشق و عاشقی چیست؟
هدف از عشق چشمان علی است

هر نفسم
عشق تو شد چون به دلم منجلی
بر همه گفتم نه و بر تو بلی
چون نفسی می کشم از سینه ام
هر نفسم نام تو گوید علی

خمار
چشم همه تشنه ی آن روی توست
شیعه خمارِ خم ابروی توست
باد صبا چون که رسید از نجف
آن چه مشامم برسد بوی توست

صبا
صبا گر بگذری بر کوی یارم
بگو با دلبرم، زیبا نگارم
به جون هر چی عشقه توی دنیا
گلِ عشقی به جز حیدر ندارم

 

اشعار عروضی


فانوس
امشب هلاکم می‌کنی با کنجِ ابرو یا علی
تا نیمه شب در فکرِ تو گشتم ثناگو یا علی
من کیستم؟ من چیستم؟ جز ذره‌ی ناقابلی
در پیش پایت می‌زند جبریل زانو یا علی
گفتی به وقت مردنش هر کس تو را بیند علی
مردم بیا دیدارم ای یارِ سیه مو یا علی
راهم کجا؟ چاهم کجا؟ گم کرده‌ام کوی تو را
دل عازم روی تو شد، ره را بگو کو یا علی؟
گفتم شب میلاد تو گیرم ز تو مولا مدد
تا این که فانوس دلم گیرد ز تو سو یا علی
مشکل به کارم آمده، لطفی امیر‌المؤمنین
دانم گره وا می‌شود، با ذکر یا هو یا علی
بودی تمام عمر من غمخوار و یارِ سختی‌ام
هستی به هر زخمِ دلی، درمان و دارو یا علی

جان
یا ایّها الناس این دلم را در گلستان یافتم
وقتی در او حبِّ علی، آن شاه مردان یافتم
من مرده بودم از ازل، لیکن به یومن نام او
شد زنده روحِ مرده‌ام، من از علی جان یافتم
او در پسِ صد پرده و هرگز ندیده چشمِ من
اما ندیده عاشقش گردیدم، ایمان یافتم
وقتی به ذکر «یا علی» لب‌های من شد آشنا
گشتم دوای دردها، هم این که درمان یافتم
وقتی به دریای ولا خود را به آب انداختم
گشتم گدای مرتضی، ملکِ سلیمان یافتم
دادم به دست آل حق دل را به رسم هدیه‌ای
شکر خدا چون عاقبت جان نزد جانان یافتم
فطرس بگو بر عارفان از عشق‌بازی‌های عشق
من از عبادات علی معنای عرفان یافتم

سلام
یا علی مرتضی حیدر سلام
شیعه را تاج سر و سرور سلام
عالم آمد از برایت یا علی
عشق می‌گوید ثنایت یا علی
سائل کویت شفایم می‌دهد
بر همه دردم دوایم می‌دهد
شیعه قلبش با ولایت می‌تپد
قلب با شور لوایت می‌تپد
نبض عالم زیر دست پاک توست
این همه شور و شعف پژواک توست
تو قسم ناری و در کف جنان
کعبه‌ را بودی چو درّی در میان
قبل از آن که حق گلِ جسمت سرشت
نام نیکت بر درِ جنّت نوشت
حق برای خلقت شعری سرود
دربِ جنت رمز نامت را ورود
«هر که خواهد سیر از کوثر شود
باید اوّل عاشق حیدر شود»
حیدرا هست همه از هست توست
لحظه لحظه عمرِ شیعه دست توست
امشب از عشق تو هر جا محشر است
بر دو چشم عاشقان صد گوهر است
خرم آن دل روشن از نور تو شد
دل سراسر غرقه در شور تو شد
ثانی آل کسا، شاه عرب
با وجوت گشته عالم در طرب

امیر
میلاد دلبر اومده ساقی کوثر اومده
شادی کنید آی شیعه‌ها آقامون حیدر اومده
نور نگاش دل می‌بره از همه‌ معشوقا سره
با تیغ ابروهاش علی هر دو دنیا رو می‌خره
شجاعتش گفتنیه، پهلوونیش قیامته
سینه سپر، قد بلند، جنگیدنش حکایته
عاشقِ بی‌شمار داره، منصب تک سوار داره
تو دستای با هیبتش،‌ شمشیرِ ذوالفقار داره
از روزی که اسم علی تو سینه‌ام دلبری کرد
همه رگای منتهی به قلبم و حیدری کرد
محبّت و عشق علی به بنده جون و پر داده
نخل وجود خسته‌ام به ذکرِ اون ثمر داده
من با علی زنده شدم، با عشقِ حیدر می‌میرم
می‌گن می‌آد آخر عمر، می‌گم مدد ای امیرم

لحظه های ناب
شبی من را به سوی آب خواندند
مرا در عالم مهتاب خواندند
نمی دانم چه حالی داشتم من
به بیداری و یا در خواب خواندند
مرا با خود به کوی یار بردند
به بانگ عشق را دریّاب خواندند
به دستم جامی از کوثر نهادند
به سوی لحظه های ناب خواندند
شدم چون قطره بر برگ وجودم
مرا هم شبنم نمناک خواندند
نظر بر قامت نوری نمودیم
که نامش با دلی بی تاب خواندند
تمام دل به دستان بی محابا
علی گفتند و یا ارباب خواندند
به بالای سرش قابی غزل بود
همه آن قطعه را بر قاب خواندند
جهان مولود زیبای علی را
به کعبه معجزی نایاب خواندند
گمانم وقت ضربت خوردن عشق
محل سجده را محراب خواندند
علی در علم، بعد از مصطفی بود
محمد شهر و او را باب خواندند
بدان فطرس که یار مهدی اش را
در این دنیا بسی کمیاب خواندند

قبله نما
صفحه ی مجنون دلم بسته به موی حیدر است
خواب و خیال من فقط دیدن روی حیدر است
کعبه ی من، منای من، مروه ی من، صفای من
عقربه ی قبله نما، یکسره سوی حیدر است
حج نروم بدون او از چه به احرام شوم
چون حجر الاسود من چشم نکوی حیدر است
باد صبا که مرده را حیات نو عطا کند
وزیدنش ذره ای از شمیم بوی حیدر است
گاه دلم سوی نجف، گاه رود غدیر خم
این دل دیوانه ی من به جستجوی حیدر است
عزم سفر نموده ام تا حرم ابوتراب
مسافرم مقصد من رفتن کوی حیدر است
طعنه ی دشمن علی هیچ اثر نمی کند
مرحم نیش دشمنان، نوش سبوی حیدر است
نغمه ی جمع شیعیان یکسره باشد این چنین
لعنت بی شمار بر آن که عدوی حیدر است

هو یا علی(ع)
عشق تمام عالمی، هم جن و هم انس و ملک
هست از وجود پاک تو خلق السماء و الفلک
مشکل گشای هر دلی نامت گره وا می کند
هر کس دلم را بشکند نام پیدا می کند
ای نور چشم مصطفی، میر و علمدار حنین
ای همسر خیر النساء ، باب حسن باب حسین
شاه عرب، شیر خدا، ای شافعِ روز جزا
شیعه بگوید یک صدا، هو یا علی مرتضی
وقتی که از هو یا علی در محفلی دم می زنم
کاخ تمام دشمنان یک باره بر هم می زنم
دستم بگیر ای پادشه در درگهت چون نوکرم
باشد برایم افتخار، اینکه غلام حیدرم

عشق علی(ع) است و بس
پادشه و تاج سر عشق علی است و بس
اسوه ی ایمان، گوهر عشق علی است و بس
چونکه ولادت شده در کعبه ی عشق و صفا
فاش بگویم پسر عشق علی است و بس
ای که هوای غم عشاق نمودی بدان
مرحم هر دردِ سر عشق علی است و بس
دور و بر فاطمه چون شمع علی سوخته
دان که چرا بال و پر عشق علی است و بس
گشته به هر جنگ، چو سدّی بَرِ پیغمبرش
چونکه تهنتن سپر عشق علی است و بس
عشق حسین و حسن و زینب نالان او
این سه همه خود شرر عشق علی است و بس
گر چه ابالفضل قدش سر و رخش چون مه است
اوست ز نسلِ قمرِ عشق علی است و بس

تفسیر انما ولیکم الله و رسوله ...
لحظه ای عاشقانه خو گشتم
با دلم گرم گفتگو گشتم
نیمه شب بود و نیمه های رجب
گفتم ای دل چها کنم ز طرب
دل بگفتا به عشق شا ه جهان
استخاره نما تو با قرآن
هر طلیعی در آن نمایان شد
معنی اش رمز مستی جان شد
این من و دل، تقدس هر آه
وا نمودم به ذکر بسم الله
آیه ای شد عیان چو نور ماه
مائده بود و پنجم از پنجاه
آیه را بر حریم لب راندم
معنی اش را برای دل خواندم
دین پرستان ولایت از والاست
حق ولی و پیمبرش مولاست
دیگر آن کس ولایتش عظماست
کاو سرشتش ز عالم بالاست
با خدا در نماز خود نازد
در نمازش زکات پردازد
دل کمی در خودش تعقل کرد
با رگ قلب من تفعل کرد
گفت و با من حدیث آن دانی
گر ندانی چو مرده بی جانی
سائلی لحظه ی صلات عشق
او طلب می کند زکات عشق
گوهری از سلاله ی مهتاب
در رکوعش چو عاشقی بی تاب
با اشارت زکات او داده
همچو شاهی برات او داده
تا که انگشترش برون گردید
آیه ی حق به راکعون گردید
آن که باشد نماز می سازد
در نمازش زکات پردازد
آن که باشد بهشت در بالش
هستیان را شفا دهد شالش
کیست آن، حل مشکلش خوانند
میر ذات السلاسلش خوانند
کیست آن با نگاه روحانی
راهبی را کند مسلمانی
کیست او، یاور نبی الله
غیر حیدر، علی ولی الله

یا حیدر
وقتی که می گم یا حیدر، دلِ من پرنده می شه
توی سبقت از ملائک، باز دلم برنده می شه
می گن عاشقای مولا، اشکاشون مثلِ گلابه
چونکه در تموم دنیا، گلشون ابوترابه
کسی که دیوار کعبه، پیش مقدمش دو تا شد
عاشق ولادت اون، نه که ما بلکه خدا شد
«اگه گلهای بهار، همه عالم رو بگیره
گل حیدر گل عشقه، هیچکی جاشو نمی گیره»
امشب از عشق وجودش، چشامون بارون می باره
واسه شهر نجفِ اون، دلامون چه بی قراره
می خوام امشب تا سحرگاه، دلمو رو دست بگیرم
با تمامی توانم، یا علی بگم بمیرم

دنیای من
به خدا قسم علی تموم دنیای منه
هر کجا علی باشه منزل و مأوای منه
این دل عاشق من مست علی مرتضاست
درد من درمون من دست علی مرتضاست
به جز از عشق علی چیزی رو در دل ندارم
عاشق علی ام و ذره ای مشکل ندارم
هر کی عاشق علی باشه چیزی کم نداره
روز محشر که می آد غصه و ماتم نداره
چشم من منتظره ی لحظه ی دیدارِ توئه
دلم افتاده به خاک مجنون و بیمارِ توئه
قسمتم کن آقا جون نجف زیارت بکنم
کنار ضریح تو عرض ارادت بکنم

مولانا علی(ع)
عالمی این جمله می گویند مولانا علی
دل ز هر آشفته می شویند مولانا علی
تو به دل دادی علی جان سائلی عشق خود
سائلان هر لحظه می جویند مولانا علی
خاکیان با گُل ولی افلاکیان با بوی عشق
این به لب دارند و می بویند مولانا علی
لاله و یاس و شقایق همچو گلهای دگر
جمله از عشق تو می رویند مولانا علی
خیل آنان که طریق عشق حق طی کرده اند
راه تو پیوسته می پویند مولانا علی

هو یا امیرالمؤمنین(ع)
توتیای هر دو چشمم گردِ راه حیدر است
من که یک عمری حیاتم در پناه حیدر است
هر کسی روی نگارش دل به یغما می برد
آن چه برده هوش من آن روی ماه حیدر است
هر که گوید نغمه ی هو یا امیرالمؤمنین
یار حیدر می شود جزء سپاه حیدر است
با وصالش خوانده ام درس شهامت در الست
گریه های روز و شب یک ذره آه حیدر است
چشم او دیوانه کرده چشم من را از ازل
حسرت چشمان من گوشه نگاه حیدر است
رمز یا زهرا به وقت حمله ی شیر خدا
ضربه های از ذوالفقار و تکیه گاه حیدر است
هر که دارد آرزویی در سرای زندگی
آرزوی من فقط آن بارگاه حیدر است

علی(ع) مدد
من و از کوچیکی نوکر علی صدا زدند
بچه بودم به گوشم حلقه ی مرتضا زدند
مادرم با اسم اون قلب منو دیوونه کرد
شهدِ جانِ من و با نام علی نموونه کرد
من شدم شیعه ی حیدر، آدمی با اقتدار
نام اون برای من شد سَنَدی، یه اعتبار
دل من پر زد و رفت کنج نجف خوونه گرفت
دست من پیاله شد از اون یه پیمونه گرفت
عهد خود بستم و خووندم نام اون رو بی عدد
دست به زانو زدم و صدا زدم علی مدد
هر کی دلداری داره، من مه و ماهم علیه
شب قبر و تاریکی، پشت و پناهم علیه
می دونه دوستش دارم، مهتاب قلبم علیه
به خدا غلامش ام، ارباب قلبم علیه
حیدری مذهبم و عاشق ایوون طلاش
زندگیم و می ریزم هر روز و شب زیر پاهاش
می گن اربابم علی لحظه ی تلخ مردنم
برق شیرین نگاش مرحمی می شه بر تنم
کاشکی صد مرتبه، مرگم رو در آغوش بگیرم
تا با دیدن علی زنده بشم باز بمیرم
اگه دشمنای اون طعنه به شیعه می زنند
طعنه رو از روی خشم و بغض و کینه می زنند
یه روزی خدا به ما شاه گُل و گلاب می ده
مهدیِ علی می آد به دشمنا جواب می ده

اقتدار
دین اسلام ناب احمد را، مرکز اقتدار علی باشد
در سرای خیال هر مردی، مرد با اعتبار علی باشد
گر پیمبر رسول ایمان است، عهده دار کلید قرآن است
شیر میدان غزوه ی ایثار، یکه و تکسوار علی باشد
گر چه رهراست مادر سادات، گر چه زهراست ام آل الله
شیعه را مایه ی مباهات است، شوهر بی قرار علی باشد
مجتبی گر که یوسف زهراست، او ز نسل اصیل زیبائیست
چونکه یوسف ز صلب یعقوب است، مجتبی را تبار علی باشد
گرحسین بن‌حضرت‌حیدر، همچو لاله نشسته در خون است
هان بدان ای اسیر ثارالله، صاحب لاله زار علی باشد
زنیب از آن سبب خطیبی شد، در میان محافل دشمن
چون که استاد عرصه ی درسش حیدر نامدار علی باشد
آن یلی که به غرشش دشمن لرزه بر قامتش نمایان شد
نام او بود حضرت عباس، او ز نسل نگار علی باشد
در غدیر آمدش پیمبر خود، پیش چشم ملائک و آدم
گفت بعدِ من بدان عالم، رهبر ماندگار علی باشد
اصل قرآن و قاری و ترتیب، اصل ایمان و منشأ تکبیر
روزه و هم نماز و خمس و زکات، صاحب ذوالفقار علی باشد


اشعار نو


در حال آماده سازی ...

 

ذکر و سرود


قدح
حیدریون گل بریزید که دل و دلبر آمد
روح و روان ما علی ساقیِ کوثر آمد
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
ز می آن میخانه‌ات قدحی بده بنوشم
مرامِ عاشقی تو زده حلقه به گوشم
شده‌ام من دیوانه‌ات برده عشقِ تو هوشم
گلِ محبت تو را به عالم نفروشم
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
حیدریون گل بریزید که دل و دلبر آمد
روح و روان ما علی ساقیِ کوثر آمد
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
دلم امشب پروانه‌ی گلِ رویت علی جان
تن و جانم فدای یک تارِ مویت علی جان
شده‌ام من سرگشته‌ی سر کویت علی جان
گره خورده کار دلم به ابرویت علی جان
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
حیدریون گل بریزید که دل و دلبر آمد
روح و روان ما علی ساقیِ کوثر آمد
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
دلِ عاشق پر می‌زند به سوی بارگاهت
بده تسکین دردِ مرا فدای روی ماهت
همه عمرم بردم به دل حسرتِ یک نگاهت
مرکزِ پرگارِ دلم شده خالِ سیاهت
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)
حیدریون گل بریزید که دل و دلبر آمد
روح و روان ما علی ساقیِ کوثر آمد
علی علی علی علی ـ علی مولا ـ علی جان (2)

مهر
ساقی کوثر آمده
حضرت حیدر آمده
مهرِ وصی مصطفی، کرده مرا اسیرِ عشق
دار و ندار و هستیم، آمده آن امیرِ عشق
ساقی کوثر آمده
حضرت حیدر آمده
فاطمه‌ی بنت اسد، نشسته در حریم حق
آن که بود به دامنش، شاه عرب زعیم حق
ساقی کوثر آمده
حضرت حیدر آمده
از قدم شیرِ خدا، کعبه و مکه در سرور
ولوله در عرش و سما، کودکی آمده ز نور
مهر و محبت علی به دل شراره می‌زند
دیده‌ی شیعیان همه دم از نظاره می‌زند
ساقی کوثر آمده
حضرت حیدر آمده

مولانا
عشق تو شد پناه من ـ علی مولا علی
حبّ تو تکیه‌گاه من ـ علی مولا علی
من ز تو شادم وصی مصطفی
دل به تو دادم علی مرتضی
ای یارا ـ یا حیدر
دلدارا ـ یا حیدر
مولانا ـ یا حیدر
مولانا یا حیدر (3)
مهر تو حاصلم شد ـ به خدا روز و شب
عشق تو قاتلم شده ـ شده‌ام جان به لب
کن تو خلاصم دل من را بگیر
تا که شوم من به وصالت اسیر
امیدم ـ یا حیدر
خورشیدم ـ یا حیدر
ناهیدم ـ‌ یا حیدر
مولانا یا حیدر (3)
از همه دل بریده‌ام ـ به تو دل بسته‌ام
از کرمت شنیده‌ام ـ از همه خسته‌ام
در حرمت مرغ دلم پر زده
پشت درِ خانه‌ی تو در زده
ایمانم ـ یا حیدر
پیمانم ـ یا حیدر
جانانم ـ یا حیدر
مولانا یا حیدر (3)
شمس جمالِ حضرتت ـ همه‌ی حسرتم
زیارتت کی بشود ـ ثمرِ حاجتم
ورد زبانم شده ذکرِ علی
خواب و خیالم شده فکرِ علی
غمخوارم ـ‌ یا حیدر
ای یارم ـ یا حیدر
دلدارم ـ یا حیدر
مولانا یا حیدر (3)

شعف
شب عاشقا رسید، اومده وقتِ شعف
کعبه غرق شادی و اومده شاهِ نجف
چاره سازم اومده
راز و نیازم اومده
حضرت شیرِ خدا
روحِ نمازم اومده
یا حیدر ـ‌ یا حیدر
یا علی علی مدد (4)
پا گذاشته تو جهان، ثانی آلِ کسا
حضرت حیدرِ عشقِ، قاضی بحرِ قضا
همه هستم اومده
عشقِ الستم اومده
اون که تموم زندگیم
گرفته دستم اومده
یا حیدر ـ‌ یا حیدر
یا علی علی مدد (4)
میون آسمونا همه جا جشن و سرور
همه‌ی زمینیان محو اون حضرتِ نور
دل و دلبر اومده
زر و گوهر اومده
مرتضی اون ساقی
حوضِ کوثر اومده
یا حیدر ـ‌ یا حیدر
یا علی علی مدد (4)

بلور چینی
امشب که فصل بلور چینی نخل طلاست
با من بگو دلت دستِ شیر خداست
هر جا باشه ـ هر چی بشه ـ فقط درگیره یارمه
هر کی می خواد ـ هر چی بگه ـ علی مولا نگارمه
علی علی علی ـ علی مولا(4)
درد جهان به گوشه ی چشمش دوا شود
وای آن زمان که دل به رخش مبتلا شود
تو شهر عشق و عاشقی دیونه ی عشق دلبرم
تو کوچه های مجنونی در به درِ کوی حیدرم
علی علی علی ـ علی مولا(4)

به نام حیدر
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)
دلی دارم به نام حیدر
دلبری دارم به نام حیدر
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)
سری دارم به نام حیدر
سروری دارم به نام حیدر
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)
یاری دارم به نام حیدر
یاوری دارم به نام حیدر
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)
دل هر کی یه جایی بنده
واسه ی دلبری می خنده
دل من هم علی پسنده
واسه مولا فقط می خنده
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)
دل من غوغایی نداره
جز علی سودایی نداره
دل عاشق به عشق حیدر
تو جهنم جایی نداره
علی مولا علی علی جان (2) یا علی مولا علی علی جان (2)

روح نمازم
علی ای راز و نیازم ـ علی ای روح نمازم (2)
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (2)
وصی الله تویی حیدر، ولی الله تویی حیدر
همه ی حاصلِ دینِ ، نبی الله تویی حیدر
علی ای راز و نیازم ـ علی ای روح نمازم (2)
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (2)
هر که دل بر تو سپرده، زنده باشد نه که مرده
به سرا پرده ی عشقت، دل عالم گره خورده
علی ای راز و نیازم ـ علی ای روح نمازم (2)
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (2)
تو که سلطان جهانی، به جهان روح و روانی
به سر انگشت نگاهت، شود عالم دورانی
به سرت تاج شهامت، به کَفَت جام شهادت
عَلَم سرخ عروجت، شده محراب عبادت
علی ای راز و نیازم ـ علی ای روح نمازم (2)
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (2)
همه کس نام تو گوید، همه جا عشق تو جوید
لاله و یاس و شقایق، همه با اذن تو روید
یا علی شیر خدایی، به مَلَک شاه و همایی
سائلان بر تو بنازند، که تو دنیای سخایی
علی ای راز و نیازم ـ علی ای روح نمازم (2)
علی جانم علی جانم علی جانم علی جانم (2)

نگهدار
علی نگهدارمنه ـ علی جان علی جان علی جان
ذکر علی کار منه ـ علی جان علی جان علی جان
چشمای زیبایی داره ـ علی جان
قد تماشایی داره ـ علی جان
بگم ز ناز خنده هاش ـ علی جان
خنده ی گیرایی داره ـ علی جان
علی نگهدارمنه ـ علی جان علی جان علی جان
ذکر علی کار منه ـ علی جان علی جان علی جان
اگه دل و شیکار کنه ـ آقامون
دل می مونه چیکار کنه ـ آقامون
می تونه با چشمِ سیاش ـ آقامون
خدا رو بی قرار کنه ـ آمون
علی نگهدارمنه ـ علی جان علی جان علی جان
ذکر علی کار منه ـ علی جان علی جان علی جان
دلم براش تاب و تبه ـ به والله
خواب و خیالم هر شبه ـ به والله
این و بگم صفا کنید ـ به والله
عشق حسین و زینبه ـ به والله
علی نگهدارمنه ـ علی جان علی جان علی جان
ذکر علی کار منه ـ علی جان علی جان علی جان
توی چشاش یه الماسه ـ ماشاء الله
عطر تنش بوی یاسه ـ ماشاء الله
عید ولادت علیست ـ ماشاء الله
روزِ بابای عباسه ـ ماشاء الله
علی نگهدارمنه ـ علی جان علی جان علی جان
ذکر علی کار منه ـ علی جان علی جان علی جان

نذر
همه ی زندگیم، نذر وجودِ علی شد
سبب خلقت من، بسته به بودِ علی شد
دیوونه ی تو بودن ـ واسه من سرنوشته
خدا رو قلبم اوّل ـ نام حیدر نوشته
آقام آقام یا حیدر، آقام آقام یا حیدر(4)
آقای مهربونم، امیر المؤمنینم
مددی تا نَمُردم، نجف را ببینم
آقا در طول عمرم ـ عشق تو رو خریدم
زیباتر از تو دلبر ـ تو این جهان ندیدم
آقام آقام یا حیدر، آقام آقام یا حیدر(4)
همه عالم می دوونند، که تو دامِ تو هستم
مثِ آهوی وحشی ـ فقط رامِ تو هستم
دلم اینو می دونه، که چقدر مهربونی
شب تاریک قبرم، خودتو می رسونی
آقام آقام یا حیدر، آقام آقام یا حیدر(4)

عشق الست
علی ای عشق الستم ـ دل و دینم به تو بستم
ز خمِ عشق تو مستم ـ تا ابد حیدری هستم
تو دین و دنیای منی (یا علی مولا)
تمام سودای منی (یا علی مولا)
امیر و مولای منی (یا علی مولا)
امید فردای منی (یا علی مولا)
یا مرتضی ـ  یا مرتضی ـ یا مرتضی ـ یا مرتضی (2)
هست تمام هستیان (هست از حیدر (3))
مستی عاشقان دین (مست از حیدر (3))
علی ای باغ و بهارم ـ تویی محبوب و نگارم
در شب اوّل قبرم ـ من امیدی به تو دارم
پشت و پناه من تویی (یا علی مولا)
گرمی آه من تویی (یا علی مولا)
اوج نگاه من تویی (یا علی مولا)
رهبر راه من تویی (یا علی مولا)
یا مرتضی ـ  یا مرتضی ـ یا مرتضی ـ یا مرتضی (2)
نظر نما شاه عرب (شیر یزدان (3))
مدد علی مرتضی (شاه مردان (3))
تویی سلطان کرامت ـ تویی آن شاه شهامت
فاتح قلعه ی خیبر ـ من به قربان مرامت
تو جانشین احمدی (یا علی مولا)
حجت حق سرمدی (یا علی مولا)
بر همگان سرآمدی (یا علی مولا)
نور دلِ محمّدی (یا علی مولا)
یا مرتضی ـ  یا مرتضی ـ یا مرتضی ـ یا مرتضی (2)

 

شور و بحر طویل


جانم علی (2) ای جان جانام علی
دل تشنه‌ی جام تو شد ـ  دل کشته‌ی نام تو شد ـ دل مرغک بام تو شد ـ دل آهوی رام تو شد ـ کنج کمان ابروی تو ـ پیچ و خم آن موی تو ـ بر من شعف می‌آورد ـ بوی نجف می‌آورد ـ مستم من از میلاد تو ـ هستم دمادم یاد تو ـ سوز و گداز من تویی ـ راز و نیاز من تویی ـ ماه دل آرای منی ـ تو دین و دنیای من ـ من با تو خو گیرم علی ـ از تو سبو گیرم علی ...

علی(ع) یا علی(ع)
عبد امیرم ـ عاشق پیرم ـ امشب و مستِ ـ خمِ غدیرم
بعد نبی ام ـ علی ولی ام ـ شاکرِ لطف ـ ربِّ جلیّم
گوهر افلاک ـ ای پدر خاک ـ تو جانشینِ ـ سیّد لولاک
ساقی کوثر ـ فاتح خیبر ـ به حق نهاده ـ نام تو حیدر
همسر زهرا ـ وصیِ طاها ـ ای که تویی تو ـ سیّد و مولا
حجّت یزدان ـ حامی قرآن ـ رهرو راهت ـ پیرو ایمان

علی(ع)
از الستم ـ با تو هستم ـ من به عشقت ـ دیده بستم ـ هر زمانی ـ دل شکستم ـ من به نامت ـ دل رو بستم ـ دل تو باشی ـ دل پرستم ـ می تو باشی ـ می پرستم ـ از خود و از ـ جمله رستم ـ در ره تو من نشستم ـ بین خوابم ـ تب و تابم ـ تا که دیدم ـ عشق نابم ـ با خودم این ـ جمله گفتم ـ دل به دستم ـ دل به دستم ـ تا تو هستی ـ من که هستم ـ تا تو باشی ـ من چه هستم ـ ای نگارم ـ نوبهارم ـ تکسوارم ـ گلعذارم ـ شمع عشقِ ـ شام تارم ـ بی قرارم ـ بر تو یارم ـ دل فکارم ـ ترسم آخر ـ خون ببارم ـ هر دمی تو ـ کار و بارم ـ کم ندارم ـ غم ندارم ـ تا تو باشی ـ در کنارم ـ هر چه دارم ـ از تو دارم ـ تا دمی در ـ سینه دارم ـ از علی دل ـ بر ندارم ـ سوز و سازم ـ ای نیازم ـ رمز و رازم ـ بر تو نازم ـ تا تو هستی ـ دلنوازم ـ پیش دشمن ـ من نبازم ـ من که تنها ـ بر تو نازم ـ از جهانی ـ بی نیازم ـ با تو هر جا ـ من بتازم ـ ای نگارِ ـ چاره سازم ـ خال تو مهرِ نمازم ـ ای تو دلبر ـ ای تو سرور ـ ای تو رهبر ـ ای تو ساقی ـ تویی باقی ـ تویی ساغر ـ تویی زیور ـ تویی مهتر ـ تویی بهتر ـ تویی عشق ـ دلِ کوثر ـ تو که یاری ـ به پیمبر ـ تویی صفدر ـ تویی یاور ـ تویی میرِ ـ همه لشکر ـ تویی مولا ـ علی حیدر ـ علی حیدر ...

اشعار ولادت حضرت علی اصغر (ع) برگرفته از وبلاگ حسن فطرس

قطعه و مفرد


جلوه‌گری
اصغر اگر به کربلا جلوه‌گری نمی‌نمود
دفتر ماتمِ حسین ناقص و ناتمام بود

 

رباعی و دوبیتی


گلکده
این کیست که جامِ ما پر از مُل کرده
این شور و نوا به ما تقبّل کرده
در گلکده‌ی رباب و ارباب حسین
یک دسته گلِ‌ محمدی گل کرده

رَشک
علی اصغر تو رشک آسمانی
تویی که یوسفان را دلستانی
اگر عمر تو در شش ماه طی شد
هزاران سال ذکرِ عاشقانی

اشعار عروضی


باران
فاش می‌گویم که حیرانِ علی اصغرم
لحظه‌های عمر مهمانِ علی اصغرم
چون نفس در سینه‌ می‌پیچد،‌ نسیمِ عطرِ اوست
سرخوشم یارب غزل‌خوانِ علی اصغرم
اسمعیل عشق اویم، مسلخم هر مجلسش
کشته دیدار و قربانِ علی اصغرم
گر چه در دنیا به کامم هست شهد زندگی
این همه مدیونِ چشمانِ علی اصغرم
دیگران من را به نام خاک پایش خوانده‌ات
در پناه عشق و عنوانِ علی اصغرم
در شب میلاد او با نغمه‌های یا حسین
فکرِ آن لب‌های خندانِ علی اصغرم
گر که او خود تشنه‌ی کرب و بلای عاشقیست
تشنه‌ام عطشانِ بارانِ علی اصغرم

جادو
شیعه‌ها لحظه‌ی گل شکفتنه، دیگه غم سر اومده
آسمون و رنگِ شادی بزنید، علی اصغر اومده
صنما پیش رخش زانو زدند، همشون به شور و شین
روی لب‌های همه گل می‌کنه، گلِ ذکرِ یا حسین
شاه عالم داره این شقایق و، تو بغل بو می‌کنه
علی اصغرِ حسین با چشمِ خود، داره جادو می‌کنه
تو جهان قند و عسل، نقل و نبات، دیگه معنا نداره
عاشقِ علیِ اصغرِ حسین، غم و غوغا نداره
بیایید تا وقت سختِ جون دادن، عاشقِ اون بمونیم
بیایید توی کلاس درسِ عشق، درسِ اصغر بخونیم
ای خدا به سینه‌ی خسته‌ی ما، امشب و صفا دادی
آخرین فدایی کربلا رو، هدیه به مولا دادی
کاشکی می‌شد همین امشب تا سحر، از قفس رها باشیم
تو خواب و بیداری، پر بزنیم، همه کربلا باشیم

عیدی
زمانی که به این دنیا رسیدی
مرا در حلقه‌ی جانان کشیدی
به من عاشق شدن را هدیه کردی
زدی بر قلبِ من رنگِ سپیدی
به دل بستی درِ هر گونه خواهش
به دستم دادی از خود یک کلیدی
کلیدی بود حک گردیده رویش
علی اصغر تو رمزی بر امیدی
شب عید است و دل از تو بخواهد
عطا بنمایی از لطف خود عیدی
دمی بر نغمه‌های دل بده گوش
بجز کرب و بلا چیزی شنیدی؟
براتم را تو امضاء کن علی جان
بده این خسته را حال و نویدی

ذکر و سرود


آزاده
ای خدا دلبرم آمد
شه و تاجِ سرم آمد
علیِ اصغر مولا
ساقی و ساغرم آمد
یا علی یا علی اصغر (3)
شیعه آزاده‌ی عشقش
همه دلداده‌ی عشقش
او چو شمع و همه شیعه
شده پروانه‌ی عشقش
یا علی یا علی اصغر (3)
آمدی ای نوبهارم
برده‌ای صبر و قرارم
کرده‌ام نذر قدومت
همه‌ی دار و ندارم
یا علی یا علی اصغر (3)
ای که همراز حسینی
عشقِ طناز حسینی
کربلا لحظه‌ی آخر
طفلِ سرباز حسینی
یا علی یا علی اصغر (3)

تاراج
آن گوشه‌ی ابروی تو
پیچ و خمِ یک موی تو
من را هوایی می‌کند
کرب و بلایی می‌کند
علی علی ـ علی علی (3)
هر جا روم با یاد تو
در مجلسِ میلادِ تو
دل را پریشان کرده‌ای
تاراج این جان کرده‌ای
علی علی ـ علی علی (3)
خاک حریمت ای نفس
پیچیده در بینِ قفس
سرمه به چشمان‌ِ من است
آرامشِ جان من است
علی علی ـ علی علی (3)

شور و بحر طویل


عشق همه ـ عشق حسین ـ مددی یا علی اصغر
عیدی بده ـ نورِ دو عین ـ مددی یا علی اصغر
دست خواهرش رقیه دست داداش و می‌گیره
عمه زینب داره امشب واسه خنده‌هاش می‌میره
اومدم برا عزیزِ دلِ اربابم بمیرم
تا که من عیدی نگیریم از درِ خونه‌اش نمی‌رم
اون که خوابیده در آغوش گل احساسِ ربابه
یل ام البنین امشب مستِ عباسِ ربابه
چی بگم از ناز چشماش دوتاشون دریای الماس
برق بازوهاش نشسته روی بازوهای عباس

اشعار ولادت حضرت جوادالائمه (ع) برگرفته از وبلاگ حسن فطرس

قطعه و مفرد


آیات
برخیز دلا نماز آیات بخوان
خورشید رضا گرفته در بر مه جود

رباعی و دوبیتی


زلف
ای کاش دمی شود که در خواب رخش
من بنگرم و ز من بَرَد تاب رخش
این نیمه شب و ذکر لب و تنهایی
شب زلفِ جواد و گشته مهتاب رخش

باب المراد
غم مخور آمد شفیعی بر معاد
حق گشوده از کرم باب المراد
گوش کن بر نغمه‌های جان فزا
ذکر لب‌ها یا محمّد یا جواد

هبذا
هبذا ام الحسن بین دسته گل آورده‌ای
بر وجود خستگان جامی ز مُل آورده‌ای
گوهری همنام زیبای محمّد درجهان
مصحفی بر مکتبِ ختم الرسل آورده‌ای

اشعار عروضی


صباصفت
بوسه به پای تو زند، صد مه و مِهر و مشتری
تا که به یک نگه دهی، حال و هوای خوشتری
نور به کف رسیده‌ای، کیستی ای صبا صفت
هیچ نداند آدمی، جن و فرشته یا پری؟
شهره‌ی جودِ تو شده، وردِ زبانِ عالمی
ریخته از جمال تو، بر سر عرش گوهری
پشت سرت نگاه کن، ماه و ستارگان ببین
سوی مدینه می‌بری، از برِ عرش لشگری
هر مژه از کرشمه‌ات، شوقِ امام هشتمین
چونکه به آغوشِ رضا، هست رضای دیگری
بابِ مرادِ عاشقی، با قدم تو باز شد
حمد و ثنای حق کنم، از کرم تو دلبری
روز ازل گمان کنم وعده گرفتم از رخت
تا نفسی بُود مرا بر منِ خسته بنگری

وصال
دهم ماه رجب بود دل و بی قرینه ساختم
میونِ کویرِ قلبم انگاری مدینه ساختم
توی اون شهرِ مدینه خونه‌ای غرقِ سرور بود
فکر کنم که تو دلِ شب نوری چشم به راه نور بود
اونجا بود دیدم که سینه‌ دیگه آرومی نداره
داره از چشمای خورشید، ستاره آروم می‌باره
فهمیدم بارونِ امشب بارونِ شوقِ وصاله
خدا می‌دونه میونِ دلِ من چه شور و حاله
گفتم ای خدا چه سازم با دلی که بی‌قراره
صدایی اومد که گفتش غم مخور این تبِ یاره
گفتم ای خدا ندونم امشب این دلم چها شد
یه ندا اومد تو سینه دلت آهوی رضا شد
گفتم این نورِ چیهِ اسمش، که تو سینه پا نهاده
گفتند اسم اون محمّد،‌ حضرتِ امامِ جواده
شکر حق که مشکل من حلّ ز لطفِ کیمیا شد
عاقبت بعد یه عمری ‌مسِ قلبِ من طلا شد

هلال
از جنان تا به مدینه صف انس و مَلَک است
به خم شانه‌ی سلطانِ ولا دلبرک است
دلبرک نه تو بگو شمع و گل و شاپرک است
خانه شد خوان سخا چشم جوادش نمک است
          دهم ماه رجب نیمه شبش دیدنی است
          یک گلستان کرم و وقت کرم چیدنی است
تا سحر زمزمه دارد صدفی با گوهرش
بوسه ریحانه زند گه لب و گه بصرش
همچو خورشید که بنشسته هلالی به برش
روبرو شد رخ اربابِ رضا با پسرش
          خانه‌ی شاه خراسان گل و گلشن کده شد
          بر جبینِ‌ پسرش نام محمّد زده شد
امشب از امرِ رضا کارِ حکیمه طرب است
تا سحر مرغِ پرستارِ مهِ نیمه شب است
دیده طفلی رخش شهد و زبانش رطب است
چشم وا کرده همی حمد و ثنا را به لب است
          این چه طفلیست که یک معجزه‌اش زمزمه است
          به خدا عشق رضا و علی و فاطمه است


ذکر و سرود


ذوالفنون
فرشته‌ها خنده زنان
پیش خدا میون عرش
ستاره‌ها رو می‌ریزند
از آسمون به روی فرش
چون که یه یار آشنا داره می‌آد
گل پسرِ امام رضا داره می‌آد
یا جواد ابن الرضا ـ یا جواد ابن الرضا (2)
کرشمه‌ی این گلِ عشق
دل می‌بره ز اولیاء
یک سره نازش می‌خرند
هم اوصیاء هم انبیاء
صفا داره دیدن روی ماهِ او
دل ز همه می‌گیره یک نگاهِ او
یا جواد ابن الرضا ـ یا جواد ابن الرضا (2)
شه پسرِ امام رضا
کرده مرا کن فیکون
کی می‌شه دل را بِکُشَد
با اون دو چشمِ ذوالفنون
امشب و ای خدا نگیر ز عاشقون
عشقِ جواد نشسته در روح و روون
یا جواد ابن الرضا ـ یا جواد ابن الرضا (2)

مهمان
شهرِ مدینه امشب، عشقت ز ره رسیده
از بهرِ دیدنِ او، قدِ فلک خمیده
او پادشاه عالم، ما بنده و گداییم
دل‌ها همه مدینه‌است، مهمان این سراییم
در فصلِ ظهورِ عشق
مهمانِ مدینه‌ایم
در بزم سرورِ عشق
شاد و بی‌قرینه‌ایم
مولا حضرت جواد ـ مولا حضرت جواد ـ مولا حضرت جواد (2)
ما منتظر به وصلِ، آن ماهِ پر ز جودیم
از این محبّت حق، بنگر که در سجودیم
این کاروان فتاده اندر ره حضورش
تا کی فنا بگردد در عرصه‌ی عبورش
شکر حق که جملگی
در عشقش فنا شدیم
با بودِ جودِ جواد
مدیونِ رضا شدیم
مولا حضرت جواد ـ مولا حضرت جواد ـ مولا حضرت جواد (2)

رهبر
عالمِ شیعه گشته شاد ـ‌ آمده حضرت جواد(2)
گلشنِ رویِ ماهِ او
درد مرا دوا کند
گوشه‌ای از نگاه او
مرا ز غم رها کند
عالمِ شیعه گشته شاد ـ‌ آمده حضرت جواد(2)
دسته گلِ باغِ رضا
کرده مرا اسیرِ عشق
دار و ندار و هستی‌ام
داده به باد امیرِ‌ عشق
عالمِ شیعه گشته شاد ـ‌ آمده حضرت جواد(2)
جود و سخا و کرمش
به لب ترانه‌ می‌زند
به قلبِ شب گرفته‌ام
گلِ ستاره می‌زند
عالمِ شیعه گشته شاد ـ‌ آمده حضرت جواد(2)
از صدف بحرِ ولا
آمده گوهری دگر
ز لطف حقِ ذَا الجلال
آمده رهبری دگر
عالمِ شیعه گشته شاد ـ‌ آمده حضرت جواد(2)

 

شور و بحر طویل


امشب امام رضا می‌گه ـ یا جواد الائمه
حتی خودِ خدا می‌گه ـ یا جواد الائمه
دل من شاد و دو چشمام ز قدومش بی‌قراره
داره از عرش معلا آقامون عیدی می‌آره
یه فرشته روی لبِ بومِ خونه‌ی رضا نشسته
یه ملک عالم بالا مثِ ما کاسه به دسته
بیایید امشب و عیدی از خود زهرا بگیریم
کاسه‌ی گداییمون رو همگی بالا بگیریم
بوسه‌ گیرِ لبِ این گل گلِ هشتمه ماشاء الله
عمه معصومه‌ی این گل گوهرِ قمه ماشاء الله
ما که با ذکر جوادش مدد از رضا می‌گیریم
با غلامیش همه عمر رو سرا رو بالا می‌گیریم

نوحه واحد شهادت امام هادی همراه با سبک نوحه

مداحی شهادت  امام هادی(ع)

خراب شده غریبونه ، گلدسته های سامرا

بهشتی که پر می زنند ، دور و برش فرشته ها

 

شده باغ آرزوهای شیعه پرپر

شده غرق خاک و خون اون صحن مطهر

اگه ویرونه شده شش گوشه ش خدایا

گرفته رنگ حریم خاکی مادر

 

---------- واویلا ----------

 

شده دلامون از غمِ ، امام هادی چاک چاک

از ماتمش یه آسمون ، ستاره ریخته روی خاک

 

بهار قلبش اسیر فصل خزونه

بارونی و ابری چشمای آسمونه

توی کوچه دستای آقامونو بستند

آقایی که خون شده قلبش از زمونه

 

---------- واویلا ----------

 

تا دل آقا می گرفت ، به زیر لب دعا می کرد

با اشک چشماش یادی از ، حسین و کربلا می کرد

 

گرفته امشب همه عالم رنگ ماتم

دوای درد دلامونه اشک نم نم

غریبونه روضة آقا رو می خونیم

می گیره هیئت دوباره بوی محرم

منبع: وبلاگ در نواحی نوحه

سبک واحد

نوحه شهادت امام هادی همراه با سبک

مداحی شهادت  امام هادی

داره رنگ و بوی غم سامرا

آقـام غریبـه به خـدا

 

بوی غم می رسه از ، سمت شهر سامرا

دل من پر می زنه ، دور مرقد آقا

 

ویرونه گلدسته های حرم مطهرش

شده خاکی حرمش شبیه قبر مادرش

 

غرقه خاکه پرچمش ، دل سیاهپوش غمش

بیقرار حرمش

 

-----------------------------------

 

حرف رفتن می زنه ، با دلی پر شراره

زخمیه بال و پرش ، دیگه آروم نداره

 

وقتی که دست غم از باغ دلم لاله می چید

آقامون پای برهنه روی خاکا می دوید

 

کبوتر کنج قفس ، بیقرار و دلواپس

می زنه نفس نفس

 

-----------------------------------

 

اشک غربت جاری از ، چشای دریائیشه

روضة‌ارباب حسین ، همدم تنهائیشه

 

خون شده دلش بازم از اون همه رنج و عذاب

برده بودند آقامونو توی مجلس شراب

 

با دلی پر شور و شین ، روضه خون زینبین

زیر لب می گفت حسین

سبک زمینه

اشعار شهادت امام دهم حضرت امام علی النقی (ع)

قطعه و مفرد


سلام
ای خسته سلامِ خستگان را بپذیر
بر گنبد زخمی و تنِ مسمومت

 

رباعی و دوبیتی


مظلومیّت
در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است

شهید
موی از غم سامرایی‌ام گشته سپید
در چهره چروک بی‌کسی گشته پدید
دانی که چرا به سینه و سر بزنیم؟
چون بوالحسن ثالث ما گشته شهید

چهارم علی
ای وای دوباره شام غربت سر زد
چاووش عزا به خانه‌ی دل در زد
در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد
چهارم علی از دیار فانی پر زد

 

اشعار عروضی


استخوان
زهر است چو همنشینِ جانم حسنم
می‌سوزد ازو که استخوانم حسنم
چون طاقت دیدن سرشکت نتوان
ای وای ز دست ناتوانم حسنم
خون‌ها که من از گلو برون می‌ریزم
هر قطره بُوَد بحرِ بیانم حسنم
من مرغِ مدینه بودم این شهرِغریب
عمریست که گشته آشیانم حسنم
از بس که ز جورِ دشمنان خسته شدم
شاید نفسی زنده نمانم حسنم
از بهرِ تو ای یتیمِ من می‌گریم
بر فصل غریبی‌ات جوانم حسنم
من لحظه‌ی جان دادن خود در فکرم
بر مهدی تو دل نگرانم حسنم

رضایت
گریه کردم میونِ روضه‌ی گنبدِ‌ خراب
آقا جون شیعه شده برای غربتت کباب
تو عزات برای وقتِ تلخِ مسموم شدنت
اون قدر ناله زدم تا که بشم نذرِ تنت
ای سفر کرده‌ی شهر مادری چی کشیدی؟
می‌دونم مادرت و لحظه‌ی جون دادن دیدی
می‌سوزه جسم کبودتِ از غمِ بی‌مادری
شمعی و پرونه ات گشته امام عسگری
تو غریب و یه غریب گرفته سر تو دامنش
داره گلبرگ یتیمی می‌ریزه رو گلشنش
به رضایت خداوند رضی رضا شدی
عاقبت ای به لقب هادی و مرتضا شدی
صدای العطش اومد از یه نای دیگری
شهر سامرا شده کرب و بلای دیگری

 

اشعار نو


در حال آماده سازی ...
 

ذکر و سرود


آغوش
خانه‌ی هادی چو میدانِ شهادت ای خدا
تا ابد راضی‌ شده او بر رضایت ای خدا
شد به شهرِ سامرا
دردِ او آخر دوا
زیر لب گوید غمین
من غریبم ای خدا
ای غریبِ سامرا ـ ای غریبِ سامرا (2)
زهر دشمن برده از مولا قرارش ای خدا
لخته‌های خون به دستان جوانش ای خدا
در کنارِ جسمِ او
شد گُلش در گفتگو
ای پدر قربان تو
با حسن حرفی بگو
ای غریبِ سامرا ـ ای غریبِ سامرا (2)
کربلا شد سامرا با این نظاره ای خدا
ماه خون افتاده آغوشِ ستاره ای خدا
لحظه‌های آخر است
حال مولا دیگر است
بی تو یا ابن الجواد
خاک عالم بر سر است
ای غریبِ سامرا ـ ای غریبِ سامرا (2)

بی‌نفس
می‌سوزم از زهرِ جفا یارب به فریادم برس
تنها ببین افتاده‌ام در کنجِ حجره بی‌نفس
کی می‌شود از غصه آزادم کنی
من دیدن مادر کمی شادم کنی
یا سَیدی مَولایَ یابن الفاطمه (4)
این خاک غربت می‌شود خاک مدینه خاک غم
از بس کشیدم ای خدا محنّت ز کینه دم به دم
فصل وصال و فصل وصلت آمده
مادر به این شهرِ اشک و غربت آمده
یا سَیدی مَولایَ یابن الفاطمه (4)
سر می‌گذارم من به زانوی یگانه یارِ خود
می‌گریم از بهرِ حسن تازه جوانِ زارِ خود
تنهای تنها مانده‌ای ای بی‌کسم
من هم زمانی بهرِ یاری می‌رسم
یا سَیدی مَولایَ یابن الفاطمه (4)

 

شور و بحر طویل

یا علی ابن جواد ـ یا علی ابن جواد (2)
خدا اون روز و نیاره آدمی سفر کنه
توی غربت بشینه فکر وطن به سر کنه
خدا اون روز و نیاره یه غریب تنها بشه
دشمنای بی‌خدا دور و برش پیدا بشه
خدا اون روز و نیاره اشکِ غربت بریزه
از لبای زهر چشیده خونِ محنّت بریزه
خدا اون روز و نیاره که بسوزه جگرش

پدری جون بده رو دستای سرخِ پسرش



منبع:وبلاگ حسن فطرس